نظر وزارت صمت درباره ادامه عرضه خودرو 

در بورس

8

 

افزایش تراکنش ارزهای دیجیتال برای دور زدن تحریم‌ها

استفاده از رمزارزها برای دور زدن تحریم‌های آمریکا، سال میلادی گذشته رشد چشمگیری پیدا کرد و ارزش تراکنشهای مذکور به رکورد 20.1 میلیارد دلار رسید.بررسی شرکت تحلیل بلاکچین چینالیسیس (Chainalysis) نشان داد بازار ارزهای دیجیتال در سال 2022 با فروکش ریسک پذیری و ورشکستگی شرکتهای رمزارز مختلف، از رونق افتاد و سرمایه گذاران را با ضرر سنگین روبرو کرد و رگولاتورها را واداشت برای حمایت بیشتر از مصرف کنندگان، قدم جلو بگذارند.

5

معاون وزیر راه و شهرسازی:

2 میلیون واحد مسکونی 

در بافت فرسوده وجود دارد

3

 

هنگامی که بحث توسعه کشورها به میان می‌آید یکی از مهمترین جهات آن و شاید اولین جهتی که ذهن شنونده را به خود جلب می‌کند، توسعه اقتصادی آن کشورها است. اصولاً تصورکشوری توسعه یافته بدون توجه به رشد اقتصادی غیرممکن است و با توجه به آن که توسعه اصولاً دارای مفهومی کیفی وهمه جانبه اعم ازسیاسی، اجتماعی‌ و فرهنگی است، در بسیاری ازمواقع بدلیل نقش و جایگاه مهمی که رشد اقتصادی در فرآیند توسعه کشورها دارد رشد اقتصادی و توسعه کشور بصورت مترادف بکارمی رود. 

به همین علت، نقش مهم تعاون درفرایند توسعه جوامع نیز باید معطوف به توسعه اقتصادی آن جوامع باشد و غالبا نیز تاکید بر روی ویژگی‌های اقتصادی شرکت‌های تعاونی است. ویژگی‌های دیگر تعاونی‌ها از قبیل توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارای اهمیت ثانوی هستند، هرچند که به نوبه خود بسیار مهم و اثرگذار در توسعه و زمینه و بستر رشد اقتصادی جوامع‌اند. 

در فرایند رشد اقتصادی و تقویت هویت ملی، از توسعه تعاونی ها برای ارتقاء روح همکاری و تحقق اهداف مشترک یک جامعه استفاده می شود، به طوری که جهت تأمین نیازهای اساسی از جمله امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل، اهمیت بخش تعاونی به گونه ای است که نه تنها جزو ارکان اقتصاد ملی و قانون اساسی محسوب می شود، بلکه با آموزه های دین مبین اسلام نیز مطابقت دارد. در این فرایند، افزایش سطح سرمایه اجتماعی و جلب انگیزه های مشارکتی مردم از الزامات توسعه پایدار و اقتصاد مقاومتی هستند و برای این منظور، استفاده از راهبرد گسترش بخش تعاون به منظور محور قرار دادن دانش جمعی، تقویت وفاق ملی و همبستگی اجتماعی در جهت ساماندهی مسایل اقتصادی، افزایش تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ملی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

امروزه تشکیل تعاونیها در جهان نهضتی انسانی، اخالقی و تربیتی است که بر مبنای آن نظام اقتصادی خاصی برای رفاه و ایجاد اشتغال در جامعه پی ریزی میشود. سازمانهای جهانی، توسعه را بدون مشارکت عمومی مردم فاقد ارزش و اعتبار می دانند و بدین لحاظ اکثر کشورها از نهضت تعاون به عنوان یکی از ابزارهای مهم و مؤثر در امر توسعه بویژه توسعه اقتصادی استفاده می‌کنند. اگر رشد و توسعه تعاونی ها به اندازهای باشد که اکثریت مردم را در بر گیرد، توزیع عادلانه ثروت و ریشه‌کن کردن فقر و اختالف طبقاتی محقق خواهد شد. به عبارت دیگر، اشاعه فرهنگ مشارکت در بین جوامع و کشورها و حضور مردم درصحنه های اقتصادی و اجتماعی و مشارکت فکری و مالی آنها بهترین تضمین برای افزایش آگاهی ها، کاهش ضایعات، افزایش بهره وری تولید و توزیع، کاهش توقع ها و انتظارات کاذب و بهینه سازی تعادل بین نیازها و امکانات است .از طریق فعالیت های تعاونی، سطح زندگی مردم به مراتب بهتر و سریعتر از شرایط بخش خصوصی ارتقاء می یابد، بعلاوه فرهنگ تعاونی، اساس دموکراسی و مشارکت مردمی را استحکام می بخشد و تمام اقدامها در زمینه های اجتماعی و اقتصادی را برای منافع افرادی که با هوش و درایت خود طرز تفکر جمعی و احترام به افکار و عقاید یکدیگر را پذیرفته اند، تعمیم می دهد.

ادامه در  صفحه 2

کاهش نرخ تورم که در ایران به یک افسانه و رویای دست ناپذیر تبدیل شده است مسوولین را برای انجام و تحقق این مطالبه مردمی به ارائه طرح های غلط و هیجانی سوق داده که بعضا از آن به عنوان طرح های اقتصادی، بانکی وارزی یاد می کنند مثل طلا پاشی ها و سکه پاشی ها و دادن دلار براساس کارت ملی به مردم، در حالی که این طرح ها تا کنون نه تنها گره گشا نبوده بلکه گره های بزرگی به مسائل و معضلات قبلی و پایدار اقتصاد تورمی ایران زده است.

کاهش نرخ ارز و نرخ تورم از جمله موضوعات مهمی است که مسوولین دائما چنان می نمایند که گویا به فکر چاره اندیشی این موضوعات هستند اما در عمل شاهد هستیم چاره اندیشی ها نهایتا به اینجا ختم می شود که دو هزار دلار براساس کارت ملی به هر فردی داده شود یا اینکه به صورت مقطعی و نمایشی برای کاهش نرخ سکه و طلا در مقاطعی سکه وطلای زیادی روانه بازار می کنند تا به زعم خود عرضه بیشتر قدرت قیمتی را بشکند اما هیچگاه این فرمول عمل نکرده است.

 در هیچ اقتصاد دستوری با سکه پاشی و در اختیار گذاشتن دلار برای خرید دلالان نرخها نمی شکند و کاهش نمی یابد چرا که کاهش نرخ تورم وابسته به ثبات اقتصادی و مدیریت بخش های مختلفی اعم از داخلی یا خارجی است که همسو با مسائل اقتصادی است به همین دلیل عدم توزیع رانت و عبور از قیمت گذاری دستوری اولین رکنی است که می تواند زمینه را برای عدم توزیع رانت بین دلالان و ایجاد ثبات اقتصادی و سودآوری تولید باز کند در غیر این صورت رانت هایی که به اسامی مختلف با هدف کاهش نرخ تورم و قیمت دلار بارها و بارها داده شده کمترین کمکی به کاهش تورم و فشار اقتصادی که بر مردم وارد شده نکرده است.

بی شک دولت باید از توزیع رانت در بین جامعه ای که دلالان در آن به شدت نفوذ کرده اند پرهیز کند چرا که توزیع رانت به گونه ای تقویت فرهنگ عدم کار وتلاش و سودآوری هایی است که به ذهن برخی نیز خطور نمی کرد در حالی که دولتها با سیاست گذاریهای درست باید زمینه را برای انجام فعالیتهای مولد باز کنند نه اینکه با خرید و فروش ارز و طلا و کسب سودهای هنگفت تولید ضعیف شود و اشتغال از دست برود و دولت ها درحین اینکه شعار مقابله با تورم می دهند خود زمینه ساز ایجاد تورم های بزرگ و توزیع رانت هایی به نفع اقلیتی از مردم جامعه باشند.

عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان گفت: رئیس بانک مرکزی باید رابطه قابل تاملی با وزارت خارجه داشته باشد یعنی این رابطه باید بسیارتنگاتنگ باشد چرا که بخش سیاست خارجی در موضوعاتی که به تنش های ارزی دامن می زند بسیار حائز اهمیت است و تاثیر گذارند.

رحمان سعادت استاد اقتصاد و عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی اخبار صنعت در خصوص تغییر رئیس بانک مرکزی و روی کارآمدن آقای فرزین گفت: بی شک از ابتدای امرنباید مدیر مالی که از بورس و بازار سرمایه آمده به عنوان رئیس بانک مرکزی انتخاب می گردید چرا که تصمیماتی که مالی چی ها می گیرند به هیچ وجه مناسب بانک مرکزی نیست و به نفع آحاد مردم جامعه تمام نمی شود.

وی در این باره خاطر نشان کرد: از این جهت که مدیر بانک مرکزی اقتصاددانی با تجربه است که عهده دار سمت هایی در نظام بانکی کشور بوده و به مسائل بانکی و ارزی آشناست این انتخاب بسیار خوب است اما آنچه در موضوع کاهش تنش های ارزی، کنترل و ثبات قیمت در بازار ارز لازم است تنها در حوزه کاری بانک مرکزی نیست، بلکه دستگاه دیپلماسی کشور در این موضوع بسیار مهم است و یاری کننده بانک مرکزی است.

سعادت در این باره توضیح داد: ضمن اینکه به نظر می رسد رئیس بانک مرکزی باید رابطه قابل تاملی با وزارت خارجه داشته باشد یعنی این رابطه باید بسیار  تنگاتنگ باشد چرا که بخش سیاست خارجی در موضوعاتی که به تنش های ارزی دامن می زند بسیار حائز اهمیت است و تاثیر گذارند به همین خاطر پمپاژ اخبار نگران کننده در موضوع برجام و ارتباط با دنیا روی بازار ارز و افزایش تلاطمات ارزی بسیار تاثیر گذار است.

رحمان سعادت در این باره معتقد است: آقای فرزین هر سیاست درستی درباره آرامش و ثبات در بازار ارز اتخاذ کند ودر اعمال آن موفق شود با کوچکترین اشتباهی در سیاست خارجی عملا آنچه انجام شده بی خاصیت می شود و کارآیی خود را از دست می دهد، به همین خاطر وضعیت ارزی کشور با حوزه سیاست خارجی مرتبط است وقتی به لحاظ اقتصادی وضعیت تجارت خارجی کشور اعم از صادرات و واردات مثبت نباشد و ورودی ارز خوبی نداشته باشیم و تنش ها به قوت خود باقی باشد عملا رئیس بانک مرکزی نمی تواند سیاست های موثری را به منصه ظهور برساند.

 رحمان سعادت کارشناس و تحلیلگر اقتصادی گفت: همانطورکه در دوره آقای صالح آبادی تیم فقهی برای بررسی برخی قراردادها به لحاظ شرعی و فقهی در نظر گرفته شد بد نیست در این دوره نیز تیمی از سیاست خارجی در بانک مرکزی یا از بانک مرکزی در وزارت خارجه مستقر شود تا تصمیمات وزرا با هم در میان گذاشته شود و وزارت خارجه از نزدیک شاهد آثار تصمیمات خود بر نزخ ارز باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان توضیح داد: تا زمانی که بین بانک مرکزی و وزارت خارجه فاصله وجود داشته باشد نمی توان امیدوار بود رئیس بانک مرکزی به تنهایی و با استفاده از ابزارهای موجود بتواند نرخ تورم و قیمت ارز را کنترل کند. اگرچه آقای فرزین سوابق خوبی دارند اما بخش مهمی از مسائل تورم و ارز خارج از توان بانک مرکزی است و وابسته به بهبود مسائل بین المللی و مثبت شدن تراز تجارت خارجی است که در فضای امن سیاسی و اقتصادی کشور اتفاق می افتد. 

تحت فشار قرار دادن ایران با هدف تضعیف تصویر ایران در میان افکار عمومی جهانی، دور کردن از متحدان، محدود کردن عرصه نقش آفرینی ایران در مسائل منطقه ای و بین المللی و در یک کلمه، «عقب راندن» ایران در سیاست خارجی،مهمترین هدف سه کشور اروپایی به همراه آمریکا بوده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی ۱۲ آبان  و در روزهایی که خیابان‌های تهران و تعدادی دیگر از شهرهای ایران هنوز جولانگاه اغتشاشگران و آشوب‌طلبانی قرار داشت که با تحریک رسانه‌های خارج از ایران و گروهی از مقامات اروپایی و آمریکایی به اسم مردم و به بهانه فوت خانم مهسا امینی، زندگی را بر مردم کوچه و خیابان سخت کرده و به خیال خام خود منتظر تغییرات بنیادین در ایران بودند، از مهمترین ویژگی تحولات جاری در ایران «رمزگشایی» کردند و با توصیف آنچه بعد از فوت خانم امینی رخ داده بود به عنوان «جنگ ترکیبی»، نگاه‌ها و توجه‌ها را به ابعاد مختلف تحولات معطوف کردند.

«جنگ ترکیبی» که از اواسط شهریور ماه علیه ایران به راه انداخته شد، ابعاد و زوایای پیدا و پنهان مختلفی دارد که برخی از این زوایا برای هر ناظر بی‌طرف و منصفی، با مشاهده عینی تحولات جاری در کف خیابان‌ها، قابل درک و تشخیص بود، هر چند در همان شرایط نیز بسیاری خود را پشت نام «مطالبات مردمی» پنهان می‌کردند و نمی‌خواستند شرایط حساس کشور را درک کنند، و برخی از زوایای آن را نیز مرور زمان، نور بر آن خواهد تاباند و بر همگان آشکار خواهد شد.

اما تقریبا می‌توان گفت در سه دهه گذشته ایران هیچگاه با چنین شرایط پیچیده‌ای که به درستی از آن به عنوان «جنگ ترکیبی» یاد شده، روبرو نشده بود. شناسایی ابعاد و زوایای مختلف این «جنگ ترکیبی» باید بخشی از «جهاد تبیین» در کشور باشد. زوایای پیدا و پنهان آن که شناسایی شد، هر کدام از آن باید به درستی و با حوصله مورد بررسی موشکافانه قرار گیرند و برای مدیریت آن و تلاش برای جلوگیری از تکرار آن برنامه های ریزی راهبردی متناسب، انجام داد.

بدون تردید یکی از مهمترین ابعاد این «جنگ ترکیبی» حوزه سیاست خارجی بود که شایسته توجه دقیق است. در حوزه سیاست خارجی در ۴ ماه گذشته و متعاقب تحولاتی که به دنبال فوت خانم امینی در کشور اتفاق افتاد، چند جریان قوی شکل گرفت که راهبری هر یک از این جریان‌ها را یکی از کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلیس و یا آلمان برعهده داشتند و این مربع راهبری، دنباله روی زیادی هم داشتند که به دلایل مختلف انتخاب دیگری جز دنباله روی چشم بسته از رویکرد این هسته ۴ کشوری، نداشتند.

آنچه این کشورها در این مدت انجام دادند باید بعنوان بخشی از حافظه تاریخی دیپلماسی و سیاست خارجی کشور به درستی ثبت و مورد توجه قرار گیرد و در تمام معادلات و مراودات آینده حوزه سیاست خارجی، همواره جای ثابتی در عناصر تشکیل دهنده رویکردها و راهبردهای ما در سیاست خارجی داشته باشد.

«اتخاذ سیاست ابراز بی میلی به مذاکرات هسته‌ای»، «افزایش تحریم‌ها بویژه در حوزه حقوق بشر»، «برگزاری نشست ویژه شورای حقوق بشر در ژنو»، «تشکیل کمیسیون حقیقت یاب توسط شورای حقوق بشر»، «لغو عضویت ایران در کمیسیون مقام زن» و «فراخواندن تکراری سفرای ایران در اروپا» بخشی از آن چیزی است که این کشورها در ۴ ماه گذشته علیه ایران انجام دادند و تمام آنها را نیز به پشتوانه «پروپگانادا» ( با هدف بدنام سازی و سیاه نمایی با استفاده از رسانه های فارسی زبان و غیرفارسی زبان، فضای مجازی و سلیبریتی ها)، «سازمانهای بین المللی» و « دادن میدان جولان به جریان‌ها و جامعه ایرانی معاند در خارج از کشور» صورت گرفته است. این اقدامات بصورت کامل با تحریک عالی ترین مقامات این ۴ کشور صورت گرفت.

برای طراحان و برنامه ریزان «جنگ ترکیبی»، «سیاست خارجی» ادامه «خیابان»های ایران بود که باید دچار خشونت و آشوب و بی‌ثباتی می شد بنابراین در ادامه آنچه در خیابان های برخی از شهرها ترویج می کردند، به دنبال آن بودند که میوه آن را در حوزه سیاست خارجی بچینند.

تحت فشار قرار دادن ایران با هدف تضعیف تصویر ایران در میان افکار عمومی جهانی، دور کردن ایران از متحدان، محدود کردن عرصه نقش آفرینی ایران در مسائل منطقه ای و بین المللی و در یک کلمه، «عقب راندن» ایران در سیاست خارجی و مجبور کردن ایران به سکوت و انفعال و در نهایت «امتیازگیری» حداکثری از ایران بویژه در مذاکرات هسته ای، مهمترین هدف سه کشور اروپایی به همراه آمریکا بوده است.

ایرانیان هیچ تردیدی در مورد عمق دشمنی ترکیبی و ریشه دار ۳ قدرت اروپایی و آمریکا با ایران ندارند اما آنچه این کشور در ۴ ماه گذشته کردند بدون تردید یکی از علنی ترین، نفرت بارترین و پیچیده ترین نوع دشمنی هایی بوده است که در دهه های گذشته در خصوص ایران از سوی این سه کشور، صورت گرفته است.

توجه به تمام جزئیات آنچه این کشورها انجام داده اند می تواند چراغ راهنمای مناسبی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه سیاست خارجی باشد تا در هرگونه مراوده و تعاملی با آنها، این را مدنظر قرار دهند که آن کسی که روبروی آنها نشسته (هر یک از مقامات سه کشور اروپایی) چه برنامه ای برای ایران داشتند ولی ناکام ماندند.