«اخبار صنعت» در مورد سیاست های ارزی دولت گزارش می دهد؛
اشتباهات مدیریت شناور ارزی
اخبار صنعت-حسین کوثری: نظام بانکی ایران در سالهای اخیر با چالشهای جدی و پیچیدهای مواجه بوده که به شدت بر عملکرد اقتصادی کشور تأثیر گذاشتهاند. به ویژه، وابستگی بالای نظام تأمین مالی کشور به منابع بانکی، که بیش از ۹۰ درصد از تأمین مالیها را شامل میشود، فشار زیادی را بر شبکه بانکی وارد کرده و آن را در معرض ریسکهای مختلفی قرار داده است. این وضعیت نه تنها به ناترازیهای مالی و رشد مطالبات غیرجاری منجر شده، بلکه بر کارایی و سلامت کلی نظام بانکی نیز تأثیر منفی گذاشته است. در این راستا، تغییر ترکیب تأمین مالی به سمت استفاده بیشتر از بازار سرمایه و تأمین مالی خارجی، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. برای این منظور، نیاز به ایجاد بسترهای قانونی و مقرراتی مناسب وجود دارد که به بنگاهها اجازه دهد به جای تکیه صرف بر وامهای بانکی، از ابزارهای موجود در بازار سرمایه مانند انتشار اوراق بدهی و تأمین مالی از طریق بورس استفاده کنند. علاوه بر این، کسری بودجه دولت و فشارهای ناشی از آن بر نظام بانکی، به انحراف منابع بانکی به سمت تأمین مالی دولت منجر شده است. این شرایط نیازمند اتخاذ راهکارهایی است که بتواند فشار را بر نظام بانکی کاهش داده و منابع را به سمت بخش تولید هدایت کند.
اصل استقلال بانک مرکزی در تئوری، لازمه کنترل تورم و حفظ ارزش پول ملی است. قانون جدید نیز تلاش کرده تا جایگاه این نهاد را تقویت کند. اما تحقق عملی استقلال، علاوه بر قانون، نیازمند پذیرش این اصل از سوی سایر قوای کشور و مراکز تصمیمگیری است. اگر از بانک مرکزی انتظار میرود که سیاستی مستقل و علمی را دنبال کند، ولی همزمان در معرض فشارهای سیاسی شدید قرار بگیرد، استقلال واقعی شکل نمیگیرد. ضعف استقلال بانک مرکزی نتیجهای جز کاهش کنترل بر رشد نقدینگی و در نتیجه تورم بیشتر نخواهد داشت. کاهش اعتمادعمومی به سیستم بانکی نیز ناشی از همین موضوع است، وقتی مردم احساس کنند بانک مرکزی تحت فشار سیاسی مجبور به اتخاذ تصمیماتی میشود که چندان کارشناسی نیست، به نرخ ارز، نرخ بهره و ارزش پول ملی بیاعتماد میشوند و این چرخه میتواند به التهاب بازارها دامن بزند. در مجموع، قانون جدید بانک مرکزی قدم مثبتی است، اما برای تبدیل بانک مرکزی به نهادی کاملاً مستقل، باید همه ارکان حاکمیت و جامعه این اصل را بپذیرند که استقلال بانک مرکزی در نهایت به کاهش تورم، ثبات اقتصادی و جلب اعتماد عمومی میانجامد. اگر بانک مرکزی نتواند با تکیه بر اصول تخصصی پولی نرخ سود و حجم نقدینگی را تنظیم کند، رشد تورم اجتنابناپذیر خواهد بود و این امر مستقیماً به کاهش اعتماد مردم به سیستم بانکی میانجامد. باید به بانک مرکزی اجازه داد تا در چارچوب قانون و با رعایت پاسخگویی، سیاستهای پولی خود را بدون دخالتهای غیراصولی پیاده کند.
شرایط غیرعادی اقتصادی نیازمند مداخله است
بازار در مدت زمان کوتاهی شاهد جهش نرخ دلار بودهاست کارشناس معتقد هستند که این مسأله در نتیجه ضعف عملکرد بانک مرکزی رخ داده است.
نوسانات و جهشهای مکرر نرخ ارز در سال جاری علاوه بر اینکه باعث بروز نگرانی های درباره نرخ کالا داشته، آثار ملموسی بر بازارهای مالی گذاشته است که منجر به خرج سرمایه و افزایش سوداگری در بازار ارز شده است. همچنین منجر به بروز ناامنی در تجارت بین المللی شده است. به ویژه اینکه افزایش قابل توجه ارز بازار آزاد منجر شده ارز توافقی نیز روندی صعودی به خود بگیرد که می تواند به شدت تامین کالا را تحت تاثیر قرار دهد.
تشدید شدن تحریم منجر به بروز شوک تقاضای نفت، ارزش ارز کشور به شکل معناداری تغییر کند. اما بخشی از این تغییر در نتیجه انتظارات تورمی بروز می کند اما از آنجایی که اقتصاد کشور با ذخایر بین المللی کافی برخوردار است در دوره تنشهای دیپلماتیک امکان جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت ارز وجود دارد. اگر در سال جاری شاهد رشد قابل توجه دلار در بازار بودیم در نتیجه ضعف دخالت دولت در مدیریت بازار بوده است.
به گفته آلبرت بغزیان در حال حاضر بانک مرکزی به بهانه مدیریت شناور ارزی دخالتی در تنظیم نرخ ارز نداشته و قیمت ارز، با تقاضای بالا و پایین میشود. بخصوص اینکه تنشهای ژئوپلیتیکی ارز را در محدوده غیرقابل افزایش داده است که منجر به بروز انتظارات تورمی شده است
آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی درباره نوسانات بازار ارز گفت: «در شرایطی بحران ارزی ایجاد میشود که از قبل چارهای نیاندیشیده باشیم این باعث میشود ارز کشور در برابر سایر ارزها بیارزش شود، امسال که کشور با چالشهای سیاسی بسیاری مواجه بود بانک مرکزی می توانست نقش پررنگ تری در مدیریت بازار ارزی داشته باشد.»
وی افزود: «در حال حاضر بانک مرکزی به بهانه مدیریت شناور ارزی دخالتی در تنظیم نرخ ارز نداشته است و قیمت ارز، با تقاضای بالا و پایین میشود. بخصوص اینکه تنشهای ژئوپلیتیکی ارز را در محدوده غیرقابل افزایش داده است که منجر به بروز انتظارات تورمی شده است. اما اگر ارزش ارز از طریق بانک مرکزی بسته به شرایط اقتصادی کشور، به عنوان نرخ ارزِ هدف، تعیین کند و با مداخله در بازار ارز به وسیله ذخایر ارزی از نرخ هدف حمایت میشود. در این حالت ریسکهای ژئوپلیتیکی تأثیر شدیدی بر بازار ارز ندارند یا اثر آنها کمتر خواهد بود.»
بغزیان تاکید کرد: «ایران در سالهای اخیر مشکلات ارزی مواجه بوده و همین مسئله منجر شده سوداگری در بازار ارز تقویت شود پس نظام ارزی تکیه بر استقلال بانک مرکزی باید در بازار به گونهای مداخله کند که اجازه ندهد شبانه در کانالهای فضای مجازی نرخ دلار تعیین نشود. چراکه نرخ دلار آزاد نیز انتظارات تورمی ایجاد می کنند به همین دلیل است که بسیاری از کشورها همواره بازار ارز را کنترل می کنند.»
بانک مرکزی باید با مداخله در بازار ارز مانع از نوسانات ارزی شود
صندوق بین المللی پول در شرایط بحرانی توصیه کرده که نرخ ارز شناور شود تا قیمت ارز به نسبت تغییرات تورم تعدیل شود، اما این موضوع برای کشورهای در حال توسعه همچون ایران بسیار چالش برانگیز است. به همین دلیل بانک مرکزی باید با مداخله در بازار ارز مانع از نوسانات ارزی شود. به طور کلی اگر بانک مرکزی بتواند ارز موردنیاز واردکنندگان و سایر مصارف واقعی را تأمین کنیم، بازار ارز قابلکنترل خواهد بود و نرخ ارز کاهش مییابد.
علی اکبر نیکواقبال معتقد است که در مقطع کنونی بانک مرکزی اقدام موثری در زمینه مدیریت بازار ارز نداشته است. این موضوع در شرایطی موثر است که اقتصاد در شرایط عادی و نرمال خودش باشد، نه در موقعیت کنونی که در شرایط تحریم هستیم و تورم تبعات زیاد برای اقتصاد کشور دارد
علی اکبر نیکواقبال کارشناس اقتصادی گفت:« در شرایط کنونی که نوسانات بازار افزایش یافته ورود بانک مرکزی به بازار و تزریق ارز در قالب ارز سهمیهای و مسافرتی می تواند اثر مثبتی در تعدیل نرخ بازار آزاد داشته باشد این مسأله منجر به کاهش انتظارات تورمی خواهد شد.»
وی افزود: « در مقطع کنونی بانک مرکزی اقدام موثری در زمینه مدیریت بازار ارز نداشته است. این موضوع در شرایطی موثر است که اقتصاد در شرایط عادی و نرمال خودش باشد، نه در موقعیت کنونی که در شرایط تحریم هستیم و تورم تبعات زیاد برای اقتصاد کشور دارد.»
اختلال در نظام تجاری و حساب سرمایه کشور به دلیل تحریمهای اقتصادی موجب شده نظام چند نرخی ارز در کشور به وجود بیاید اما عدم دخالت بانک مرکزی در نظام ارزی در شرایط خاص باعث شده رانت خواران سود زیادی ببرند. درواقع یکی از پیامدهای اختلاف زیاد نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد طی چند ماه اخیر باعث شده برخی صادرکنندگان برای دور زدن الزام به عرضه ارز حاصل از صادرات در سامانه نیما، با واردکنندگان هماهنگ شوند تا در ازای هر دلار کوتاژ صادرکننده کالا وارد کنند و همه اینها برآمده از اتخاذ سیاستهای نادرست ارزی است.
بانک مرکزی باید سیاست مداخله موثر در بازار آزاد را اجرا کند تا رانت ارزی کاهش یابد و کسریهای تجاری و حساب سرمایه مهار شوند. زمانی که سیاستهای ارزی ناکارآمد باشند توزیع رانت افزایش می یابد.
با توجه به اینکه تداوم کسریهای تجاری محدودیتهای سنگینی در منابع ارزی ایجاد می کند به همین دلیل سیاست های ارزی بانک مرکزی باید با در نظر گرفتن همه این شرایط باشد.
مسائل سیاسی عامل اصلی نوسانات دلار
عدم ثبات در نرخ ارز را نباید به کارکرد یا سیاستهای بانک مرکزی نسبت داد بلکه نقش عوامل سیاسی در بازار غیر رسمی را باید دخیل دانست.
کامران ندری؛ اقتصاددان و عضو پژوهشکده پولی و بانکی با اشاره به اینکه وزارتخانه ها، نهادها و مدیران اقتصادی کشور برای کاهش و ایجاد ثبات نرخ ارز باید به بانک مرکزی کمک کنند، گفت: سیاستهای درست بانک مرکزی میتواند در صورت همکاری همه بخشهای اقتصاد و در بلند مدت به مدیریت و کنترل بهتر بازار ارز کمک کند که راهاندازی بازار ارز تجاری یکی از سیاستهای درستی بود که بازارساز انجام داد.
وی در این باره بیان داشت: برخی میگویند بالا بردن نرخ ارز در بازار توافقی مرکز مبادله عامل افزایش نرخ ارز در بازار آزاد بوده در حالی که اینچنین نیست و استدلال غلطی است. بالا رفتن نرخ ارز ناشی از عوامل مختلفی است؛ بنابراین بانک مرکزی به دلیل افزایش نرخ ارز که بخش قابل توجه آن ناشی از تنشهای نظامی و درگیریهای منطقهای است؛ نمیتوانست به صورت دستوری نرخ ارز در بازار توافقی را پایین نگاه دارد.
این اقتصاددان توضیح داد: پایین نگه داشتن دستوری نرخ ارز در بازار توافقی، سامانه نیما یا هر سازکاری که توسط بانک مرکزی تعریف شده به زیان اقتصاد است، زیرا موجب کاهش عرضه ارز در بازار توافقی میشود.
ندری در این باره تصریح کرد: در صورتی که نرخ ارز در بازار توافقی به صورت دستوری پایین نگه داشته میشد قطع به یقین پتروشیمیها، فولادیها و صادرکنندگان اصلی ارز انگیزه عرضه ارز را از دست میدادند. آنها بارها به شکلهای مختلف از تعهدات ارزی خود طفره رفتهاند؛ بنابراین عدم افزایش نرخ ارز در بازار توافقی منجر به فشار بر بازار ارز میشد.
عضو پژوهشکده پولی و بانکی تاکید کرد: هنگامی که بانک مرکزی به دلیل تحریمها برای عرضه ارز با محدودیت مواجه است و به دلیل تنشهای سیاسی و نظامی نرخ ارز در بازار آزاد افزایش یافته، به صورت طبیعی و منطقی نرخ ارز در بازار توافقی نیز افزایش مییابد.
ندری گفت: اظهارات ترامپ در خصوص تشدید تحریمها و مانع تراشی در برابر صادرات نفت ایران و سنگ اندازی بر سر روابط تجاری ایران با دنیا در کنار تنشهای منطقهای؛ هر یک به خودی خود میتواند زمینه ساز تنشهای ارزی و بالا رفتن نرخ ارز شود، بنابراین عدم ثبات در نرخ ارز را نباید به کارکرد یا سیاستهای بانک مرکزی نسبت داد بلکه نقش عوامل سیاسی در بازار غیر رسمی را باید دخیل دانست.
این اقتصاددان اظهار کرد: هنگامی که نرخ ارز به دلایل سیاسی در بازار آزاد بالا رفته بانک مرکزی نمیتوانست به صورت دستوری نرخ ارز را در بازار توافقی ۴۰ هزار تومان یا به قول برخی کمتر از این نرخ نگه دارد، در این صورت دارندگان ارز یعنی صادرکنندگان غیرنفتی به این موضوع واکنش نشان داده و تعهدات ارزی خود را ایفا نمیکردند.
وی با بیان اینکه سیاست بانک مرکزی درباره بازار توافقی ارز بسیار درست بوده است، تاکید کرد: منتقدان بانک مرکزی راهکاری برای عبور از وضعیت کنونی ندارند و نخواهند داشت، شاید آنها به راحتی بتوانند بانک مرکزی را نقد کنند، اما واقعیت این است در شرایط کنونی امکان پایین نگه داشتن نرخ ارز در بازار توافقی غیرممکن است و اصلا امکان پذیر نیست؛ بنابراین سیاستهای بانک مرکزی در این موضوع درست بوده است.