دیوان عدالت اداری، رای شورای رقابت علیه شرکت صنعتی کروز را باطل کرد و با این حکم، به قانونی‌بودن مجمع عمومی ایران خودرو مهر تایید زد. 

هیات تجدیدنظر شورای رقابت یک هفته بعد از برگزاری مجمع عمومی فوق‌العاده ایران خودرو و انتخاب هیات‌مدیره جدید، با ادعای «حضور شرکت کروز در هیات مدیره ایران خودرو»، مجمع این مجموعه خودروسازی را غیرقانونی دانست. مخالفان واگذاری مدیریت ایران خودرو به بخش خصوصی نیز با استناد به رای شورای رقابت، خواستار ابطال مجمع عمومی و در نتیجه تغییر مجدد هیات مدیره بودند.

8

برنامه‌های سازمان فناوری اطلاعات ایران تشریح شد:

برنامه‌ریزی ملی برای رفع 

ناترازی انرژی در قالب ۶ سامانه

4

 

سخنگوی طرح ملی کالابرگ الکترونیکی:

کالابرگ الکترونیکی شارژ می‌شود

به گفته سخنگوی طرح ملی کالابرگ الکترونیکی، خانوارهای دهک‌های اول تا سوم می‌توانند از چهارشنبه ۲۰ فروردین از اعتبار تخصیصی برای خرید کالاهای اساسی خود استفاده کنند.

3

 

اتحادیه اقتصادی اوراسیا متشکل ازکشور‌های روسیه، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و بلاروس بازار جذابی برای بسیاری از کشور‌های دنیاست چراکه ۱۴.۵ درصد منابع نفتی دنیا را در اختیار دارد. رتبه نخست تولید گاز با۳۰.۲ درصد سهم جهانی و رتبه چهارم تولید انرژی برق را دارد. همچنین به دلیل دارا بودن ۸‌ درصد خط آهن جهان یکی از کریدور‌های مهم ارتباطی محسوب می‌شود. این کشور‌ها پنجمین تولیدکننده بزرگ فولاد هستند. به همین دلیل ارتباط با این اتحادیه بازارجذابی برای همه کشور‌های عضو دارد. 

اجرای توافق تجارت آزاد ایران با کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا به آخرین مرحله خود رسیده و قرار است از ۲۵ اردیبهشت‌ماه اجرایی شود و می‌تواند فرصتی برای اقتصاد ایران باشد. البته همچنان برخی فعالان بخش خصوصی تاکید دارند که هنوز زیرساخت‌های تجارت آزاد با اوراسیا در کشور فراهم نیست.

این موافقت‌نامه، که اولین و کامل‌ترین موافقت‌نامه تجاری ایران است، پس از حدود ۹ سال مذاکره و با توجه به تجربه موفق اجرای موافقت‌نامه تجارت ترجیحی برای ۵۰۰ قلم کالا میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا اجرا خواهد شد. این موافقت‌نامه که با هدف تجارت آزاد و با تعرفه صفر حدود هزار قلم کالا انجام شده، شامل ۱۱فصل و یک ضمیمه مربوط به فهرست‌های کالایی دو طرف توافق است.

این درحالی است که به دلیل محدودیت‌های مختلف ازجمله نوسانات نرخ ارز، محدودیت‌های بانکی، موانع گمرکی و اداری و ضعف زیرساخت‌های حمل ونقل سهم ایران از سبد کیک تجاری این اتحادیه بسیار کم بوده است. پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سال‌های اخیر با هدف تقویت روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای عضو این اتحادیه (روسیه، قزاقستان، ارمنستان، بلاروس، قرقیزستان، و مولداوی) و دسترسی به بازارهای بزرگتر، باعث امیدواری‌هایی در خصوص رشد اقتصادی و کاهش وابستگی به بازارهای غربی شده است و این اتحادیه می‌تواند فرصتی برای گسترش صادرات و تقویت اقتصاد ملی ایران باشد،با این حال، این پیوستن بدون چالش‌های خاص خود نبوده است، پیوستن به اتحادیه اوراسیا می‌تواند فرصت‌های تجاری زیادی برای ایران ایجاد کند و ابزاری مؤثر برای مقابه با تحریم‌ها باشد اما چالش‌های جدی برای تولید ملی نیز به‌همراه دارد که به‌طور قطع صفحه ترازوی فرصت‌ها سنگین‌تر است.

رقابت شدید با تولیدات خارجی، ضعف زیرساخت‌ها، کمبود سیاست‌های حمایتی، سنتی بودن بخش کشاورزی، تحریم‌های بین‌المللی و وابستگی به واردات می‌تواند تولید ملی ایران را تحت فشار قرار دهد به همین منظور برای بهره‌برداری کامل از مزایای این پیوستن، نیاز به اصلاحات ساختاری، حمایت از صنایع داخلی و بهبود وضعیت زیرساخت‌های تولیدی وجود دارد؛ در این صورت است که می‌توان از چالش‌ها عبور کرد و به‌خوبی از فرصت‌های این اتحادیه بهره‌برداری کرد.

تجارت در اوراسیا، مانند هر منطقه دیگری، با چالش‌ها و فرصت‌های خاص خود همراه است. یکی از چالش‌های اصلی در این منطقه، تفاوت‌های فرهنگی و زبانی بین کشورهای مختلف است. این تفاوت‌ها می‌تواند منجر به سوءتفاهم‌ها و مشکلات در تعاملات تجاری شود. بنابراین، آشنایی با فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با افراد از فرهنگ‌های مختلف اهمیت بالایی دارد.

تقابل بین قدرتها همیشه وجود داشته و علت جابجایی قدرت در تاریخ و جغرافیا گویای این موضوع است. در این بستر بعد از جنگ جهانی دوم برنده صحنه جنگ و سیاست میلیتاریستی جهانی آمریکا شد. اما اینک آمریکا در گوشه رینگ قرار گرفته و با ادامه این روند این کشور در رتبه دوم یا سوم جای نخواهد داشت. از یک طرف هزینه ماندگاری بسیار بالا برای اقتصاد آمریکا غیر قابل تحمل است و از طرف دیگر وضعیت اجتماعی و سیاسی داخلی آمریکا که ایالات ۵۰ گانه آن با ۸۰ سال جنگ داخلی ایالات متحده شده است بسیار لغزنده و رو به فروپاشی است. لذا آمریکا درصدد اقداماتی فوری برای نجات خود از این روند رو به فروپاشی است.

بنابر در این زمینه ملاحظاتی وجود دارد که در زیر به طور خلاصه به آنها می پردازیم؛

۱. آنچه آمریکا را به قدرت اول رساند، حاکمیت دلار و تکنولوژی برتر و نهادینه کردن این دو از طریق تئوریسین ها و وانمودهای علمی این دو و تثبیت آنها با نهادهای به اصطلاح بین المللی، کنوانسیونهای فرامنطقه ای و سیاست میلیتاریستی بود. این چهار ضلع در شرایط کنونی در مقایسه با قدرتهای دیگر برای آمریکا ضعیف، ناکارآمد و در مواردی نیز وجود ندارد.

۲. اهداف، سیاست و برنامه ها نیاز به ساختار مناسب دارند. حاکمیت دلار، نظام برتن وودز و موسسات وابسته که در حال مدتهاست برای اقتصاد آمریکا از کارآمدی خارج شده اند و به همین دلیل رویکرد کنوانسیونهای فرمنطقه ای در دستور کار قرار گرفت که در حال حاضر اینها نیز  نه تنها ظرفیت جایگزینی موسسات بین المللی بخصوص در حوزه اقتصادی و مالی نداشت بلکه به عنوان مکمل آنها نیز کارساز نبود. تکنولوژی برتر آمریکا با تولید دانش و فناوری و تامین منابع با انتشار دلار بدون پشتوانه با وجود تزریق آن در اقتصاد دیگر کشورها و بعد از آن ادامه حاکمیت دلار با مکانیزم پترو دلار، فناوریها تجاری شده و موتور اقتصاد با سرمایه گذاری مبتنی بر دانش اقتصاد آمریکا را شکوفا نمود. اما اینک نه دانش و فناوری پیشتاژ نسبت به سایر کشورها در آمریکا وجود دارد و نه حاکمیت دلار و تامین مالی از طریق آن و بدتر آن بخش واقعی اقتصاد غرب کم رنگ شده و جای خود را به بازارهای مالی داده است. در ابتدا این بازارها به منظور جایگزینی تضعیف حاکمیت دلار در دستور کار قرار گرفت اما انگیزه فعالیت اقتصادی در بخش واقعی وجود ندارد و منابع مالی در بازارهای مالی و دارایی ها حبس شده است. یعنی تحرک در بخش سرمایه گذاری برای اقتصاد آمریکا یسیار مشکل به نظر می رسد. بعلاوه کشورهای دیگر نه تنها رقیب قابلی شده اند بلکه در بسیاری از موارد از مرز علمی و تکنولوژیکی آمریکا عبور کرده اند. دلایل روند نزولی سهم آمریکا در اقتصاد جهانی و وضع تعرفه ها و پشت کردن آمریکا به تئوری اقتصاد جهانی. آمریکا ساختار تولید علم و تکنولوژی فرسوده ای دارد بازسازی آن نیاز به بازسازی ساختاری و عبور از بازارهای مالی دارد که برای این هیچ برنامه ای ملاحظه نمی شود.

ادامه در صفحه 2

عضو پژوهشکده پولی و بانکی گفت: تا زمانی که تحریم ها لغو نشود و اطمینان خاطر به فضای اقتصاد کشور بازنگردد عمدتا شاهد خریدها و حرکت ریال به سمت خرید دارایی هایی از جمله طلا، ارز، زمین و مسکن به اندازه وسع خود خواهیم بود.

 کامران ندری اقتصاددان در گفت و گو با اخبار صنعت به دلایل انتظارات تورمی مردم پیش از انعکاس اخبار مذاکرات ایران و آمریکا اشاره کرد و در این باره گفت: به عنوان مثال در ایام نوروز و در هنگامه تعطیلی نیز به دلیل عدم مخابره شدن اخبار مداکرات شاهد بالا بودن رقم های طلا و ارز بودیم زیرا نگرانی نسبت به برخوردهای ایران و آمریکا انتظارات تورمی را بالا برده بود

به این دلیل پیش‌بینی‌های صورت گرفته نسبت به نرخ ارز و طلا صعودی بود این موارد یک به یک می تواند مانع بسیار بزرگی بر سر راه سرمایه گذاری مردم در تولید بگذارد.

وی در این باره خاطر نشان کرد: اخباری که درباره آن صحبت می‌کنیم اخبار فیکی نیست زیرا مردم یا افکار عمومی به خوبی واقف به درگیری و تنش با دنیا هستند، تنش ها و درگیری هایی که متاسفانه طی دهه های اخیر افزایش یافته به این خاطر دولت  آمریکا نه فقط به شکل شعار گونه بلکه در عمل فشارهای حداکثری را علیه اقتصاد ایران اعمال کرده است.

کارشناس و تحلیلگر اقتصادی تصریح نمود: دولتهای مختلف آمریکا طی دهه ها و سال های اخیر دست روی شریان‌های حیاتی اقتصاد ایران از جمله نفت گذاشتند با اذعان به وابستگی اقتصاد ایران به درامدهای نفتی؛ لذا فروش نفت ایران را سخت کردند و از آن بدتر نقل و انتقال عواید درآمدهای حاصل از نفت به دلیل تحریم‌های بانکی و مالی را بسیار سخت و دشوار کردند از این روست که اخباری که منجر به انتظارات تورمی در اقتصاد ایران شد کذب و دروغین نیست، در نتیجه مردم براساس انتظارات تورمی در اقتصاد فعالیت می کردند.

کامران ندری معتقد است: نتیجه چنین وضعیتی آن است که به واسطه وجود انتظارات تورمی تا جایی که برای مردم مقدور باشد به دنبال خرید دارایی های با ارزش و نقد شوندگی سریعتر می روند زیرا به واسطه حضور و وجود شبکه های اجتماعی مردم آینده را به خوبی تجزیه و تحلیل می کنند.

وی در این باره تاکید کرد: به نظر می‌رسد گسترش رسانه‌های اجتماعی در فضای مجازی باعث چرخش اطلاعات به صورت قابل توجهی در بین مردم شده بنحوی که این اطلاعات به اشکال مختلف به مردم می رسد در عین حال متاسفانه مسئولین به اهمیت این روند و دوره ای که در آن زندگی می کنیم اهمیت نمی‌دهند.

 ندری معتقد است: با توجه به سوء مدیریتهایی که در دهه های گذشته از مسوولین دیده شده است مسوولین بین مردم اعتبار گذشته را ندارند، یعنی مردم نسبت به صحبت‌های مسئولین اعتماد نمی کنند حتی اگر اینک رو در روی مردم بر این نکته تاکید کنند که قرار است راهبردها و سیاستهای کلی را تغییر دهند تا زمانی که مردم به عینه شاهد این تغییرات و تاثیرات آن در زندگی خود و اقتصاد کشور نباشند باور نمی کنند.

کارشناس و تحلیلگر اقتصادی یادآور شد: در شرایطی که افق های پیش روی اقتصاد ایران و سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی به هیچ وجه روشن نیست مردم حق دارند به دنبال تبدیل ریال به دارایی های با ارزشی باشند که آنها را در برابر خطرات آینده بیمه می کند وضمانتی به آنها برای زمان های سخت می دهد پس مردم حق دارند دارایی مناسبی را خریداری کنند درحالی که مسوولین به این مسائل بها نمی  دهند و تلاشی برای افزایش و قوت گرفتن پول ملی نمی کنند.

ندری معتقد است: تا زمانی که تحریم ها لغو نشود و اطمینان خاطر به فضای اقتصاد کشور بازنگردد عمدتا شاهد خریدها و حرکت ریال به سمت خرید دارایی هایی از جمله طلا، ارز، زمین و مسکن به اندازه وسع خود خواهیم بود. یعنی هر کسی بسته به وسع خود به دنبال خرید دارایی هایی با ریسک پذیری پایین می رود مثل ارز و طلا زیرا خرید و فروش ارز و طلا به نسبت از خرید و فروش مسکن و زمین راحت تر است طبیعتاً این دارایی‌ها مورد توجه مردم است.

رسانه‌ها و محافل عبری با اشاره به اینکه نتانیاهو به اهدافی که در سفر به واشنگتن دنبال می‌کرد به‌ویژه در رابطه با پرونده ایران نرسید، تأکید کردند صحنه نشست ترامپ و نتانیاهو برای شخص او و اسرائیل تحقیرآمیز و شرم‌آور بود و نتانیاهو دست‌خالی برگشت.

در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سایه بحران داخلی بزرگ خود که با ازسرگیری جنگ غزه بدتر هم شده است، امید زیادی به نتایج دیدار و گفتگو با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید داشت، اما رسانه‌های عبری نتیجه این دیدار را برای اسرائیل و شخص نتانیاهو ناامیدکننده دانستند.

نشست کاخ سفید برای نتانیاهو و اسرائیل تحقیرآمیز بود

در این زمینه بسیاری از تحلیلگران صهیونیست این دیدار ترامپ و نتانیاهو را بدترین دیدار آنها در دوره اخیر دانستند و تأکید کردند که نشست کاخ سفید برای نتانیاهو و اسرائیل تحقیرآمیز بود، به‌ویژه اینکه او دست‌خالی از کاخ سفید برگشت و متوجه شد که نمی‌تواند بر مواضع ترامپ تأثیر بگذارد.

آنا پرسکی، خبرنگار و تحلیلگر امور سیاسی رژیم صهیونیستی در روزنامه عبری معاریو در این زمینه گفت که ترامپ در پخش زنده تلویزیونی موجب تحقیر و شرمساری نتانیاهو شد و آرزوهای نتانیاهو برای این دیدار را به باد داد، اما روشن است که نتانیاهو باز هم به‌دنبال توجیه این اتفاق خواهد بود و سعی می‌کند این شرمساری و حقارت را یک دستاورد معرفی کند. به‌طورکلی نتیجه دیدار نتانیاهو و ترامپ و احساسی را که نتانیاهو داشت، می‌توان در سه کلمه خلاصه کرد؛ «تعجب تا مرز تحقیر».

اهداف اسرائیل از سفر نتانیاهو به واشنگتن شکست خورد

این تحلیلگر صهیونیست با اشاره به ادعای ترامپ درباره مذاکرات مستقیم آمریکا و ایران، اظهار داشت: در حالی که عنوان رسمی سفر سریع نتانیاهو به کاخ سفید تلاشی برای متقاعد کردن ترامپ جهت کاهش تعرفه‌های اعمال‌شده بر اسرائیل بود، مشخص شد که موضوع اصلی مربوط به این تعرفه‌ها نبوده، بلکه مربوط به مذاکرات مستقیم میان واشنگتن و تهران است، حقیقت آن است که ترامپ همچنان معتقد به روند دیپلماتیک با ایران است و همین مسئله نتانیاهو را بسیار نگران کرده است که تاکنون نتوانسته است ترامپ را متقاعد کند که دیپلماسی کارساز نیست و به ایران فرصت و زمان مانور می‌دهد.

وی تصریح کرد: این اظهارات ترامپ، بیانگر عدم قانع شدن او در برابر ادعاهای نتانیاهو است و همه آرزوهای نتانیاهو و برآوردها و گزارش‌هایی که مقامات اسرائیلی به خبرنگاران منتقل کرده بودند، با مضمون پیروزی سریع و این‌که نتانیاهو کاهش قابل‌توجهی در عوارض گمرکی از ترامپ دریافت خواهد کرد و شاید حتی بتواند آنها را لغو کند، در صحنه شکست خورد.

نداو ایال، ستون‌نویس روزنامه عبری یدیعوت آحارانوت هم به‌نوبه خود صحنه نشست ترامپ و نتانیاهو را این‌گونه توصیف کرد: زمانی که ترامپ از مذاکرات مستقیم با ایران حرف زد، نتانیاهو در یک لحظه خاص در دفتر بیضی‌شکل آب دهانش را قورت داد، نگاهی به چپ و راست انداخت، چشمانش را به‌سرعت چرخاند، اخم کرد و سپس سرش را پایین انداخت.

وی اضافه کرد: البته نتانیاهو تنها کسی نبود که از این صحبت‌های ترامپ شوکه شد و برخی از خود آمریکایی‌ها هم نمی‌دانستند که رئیس‌جمهورشان در حضور نخست وزیر اسرائیل این موضوع را به جهانیان اعلام خواهد کرد. هیئت اسرائیلی همچنین قبل از سفر نتانیاهو به واشنگتن نمی‌دانست که مذاکرات ایران و آمریکا علنی و بسیار مهم شده است و همه در جریان نشست نتانیاهو و ترامپ این موضوع را فهمیدند.

این تحلیلگر صهیونیست تأکید کرد: تنها محور اصلی که نتانیاهو در صحبت‌های خود با ترامپ به هدفش در آن رسید، مربوط به نوار غزه بود؛ جایی که ترامپ کاملاً از اقدامات اسرائیل در این باریکه، عملکرد نتانیاهو در جنگ و طرح کوچاندن ساکنان غزه استقبال کرد.

باراک دیوید، نویسنده و ستون‌نویس وب‌سایت عبری والا هم به‌نوبه خود گفت: نتانیاهو با دست خالی از کاخ سفید برگشت و مذاکرات ایران و آمریکا همچنان ادامه دارد. این دیدار شاید ناموفق‌ترین دیدار نتانیاهو و ترامپ بود و نتانیاهو در موقعیتی قرار گرفت که به آن فکر نمی‌کرد و پیش‌بینی نکرده بود.

نتانیاهو دست خالی از کاخ سفید برگشت

وی افزود: صحنه نشست ترامپ و نتانیاهو شبیه یک بازی بیس‌بال بود که در آن ترامپ تعدادی توپ در زمینه مسائل سیاسی، امنیتی و اقتصادی حیاتی برای اسرائیل پرتاب کرد و نتانیاهو هر بار نتوانست با این توپ‌ها مقابله کند، نتانیاهو جلوی دوربین‌ها نشست و سعی کرد آرامشش را حفظ کند و با لبخند ضربات آرامی به این توپ‌ها زد، این وضعیت برای نتانیاهو شرم‌آور و تحقیرآمیز است و بیانگر ضعف سیاسی وی و دشواری تأثیرگذاری بر سیاست‌های ترامپ است. این حالت نتانیاهو همچنین نشان داد که او تا چه‌اندازه وابسته به رئیس جمهور آمریکاست.

باراک دیوید تأکید کرد: نتانیاهو امیدوار بود با دستاوردی مانند لغو یا کاهش عوارض گمرکی از واشنگتن برگردد، اما بدون هیچ چیزی کاخ سفید را ترک کرد، او همچنین صراحتاً درباره نگرانی شدید خود از تحرکات ترکیه در سوریه با ترامپ حرف زد و از او خواست رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه را تحت فشار قرار دهد، اما در این زمینه هم نتوانست بر ترامپ تأثیر بگذارد.

وی در پایان گفت: ترامپ همچنین مقابل دوربین‌ها از دوستی خود با اردوغان حرف زد و به نتانیاهو توضیح داد؛ «اگر با ترکیه مشکلی دارید تا زمانی که منطقی عمل کنید من می‌توانم آن را حل کنم و شما باید منطقی عمل کنید.»، به‌طورکلی بعد از این دیدار هم کاملاً مشخص نیست که هدف ترامپ چه بود و اگر جزئیات بیشتری در روزهای آینده مشخص نشود، این نشست کاملاً بیانگر شکست مطلق اسرائیل است.